کد مطلب:140 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:285

احکام جُعاله
مسأله 2323 ـ جعاله آن است كه انسان قرار بگذارد در مقابل كاری كه برای او انجام می دهند مال معینی بدهد، مثلا بگوید هر كس گمشده مرا پیدا كند، ده تومان به او می دهم و به كسی كه این قرار را می گذارد جاعل و به كسی كه كار را انجام می دهد عامل می گویند، و فرق بین جعاله و این كه كسی را برای كاری اجیر كنند، این است كه در اجاره بعد از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و كسی هم كه او را اجیر كرده اجرت را به او بدهكار می شود، ولی در جعاله اگر چه عامل شخص معیّن باشد می تواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهكار نمی شود.

مسأله 2324 ـ جاعل باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قرار داد كند و شرعاً بتواند در مال خود تصرف نماید، بنابر این جعاله آدم سفیهی كه مال خود را در كارهای بیهوده مصرف می كند صحیح نیست.

مسأله 2325 ـ كاری را كه جاعل می گوید برای او انجام دهند، باید حرام نباشد، و نیز باید بی فایده نباشد بطوری كه غرض عقلایی به آن تعلق نگرفته باشد، یا از واجباتی كه شرعاً لازم است مجاناً آورده شود نباشد مگر در موردیكه یك غرض عقلائی نسبت به جاعل در آن وجود داشته باشد پس اگر بگوید هر كس شراب بخورد، یا در شب به جای تاریكی برود ده تومان به او می دهم، جعاله صحیح نیست.

مسأله 2326 ـ اگر مالی را كه قرار می گذارد بدهد معین كند مثلا بگوید هر كس اسب مرا پیدا كند، این گندم را به او می دهم، لازم نیست بگوید آن گندم مال كجاست و قیمت آن چقدر است. ولی اگر مال را معین نكند مثلا بگوید كسی كه اسب مرا پیدا



[377]

كند ده من گندم به او می دهم، بنابر احتیاط واجب باید خصوصیات آن را كاملا معین نماید.

مسأله 2327 ـ اگر جاعل مزد معینی برای كار قرار ندهد، مثلا بگوید هر كس بچه مرا پیدا كند پول یا مژدگانی به او می دهم و مقدار آن را معین نكند جعاله صحیح نیست ولی چنانچه كسی آن عمل را انجام دهد، باید مزد او را به مقداری كه كار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد.

مسأله 2328 ـ اگر عامل پیش از قرار داد، كار را انجام داده باشد یا بعد از قرار داد، به قصد این كه پول نگیرد انجام دهد، حقی به مزد ندارد.

مسأله 2329 ـ پیش از آن كه عامل شروع به كار كند، جاعل می تواند جعاله را به هم بزند.

مسأله 2330 ـ بعد از آن كه عامل شروع به كار كرد، اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند اشكال دارد.

مسأله 2331 ـ عامل می تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولی اگر تمام نكردن عمل اسباب ضرر جاعل شود، باید آن را تمام نماید مثلا اگر كسی بگوید هر كس چشم مرا عمل كند فلان مقدار به او می دهم و پزشك جراحی شروع به عمل كند، چنانچه طوری باشد كه اگر عمل را تمام نكند، چشم معیوب می شود، باید آن را تمام نماید، و در صورتی كه ناتمام بگذارد، حقی به جاعل ندارد. و ضامن عیبی كه حاصل می شود نیز می باشد.

مسأله 2332 ـ اگر عامل كار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن كار مثل پیدا كردن اسب است كه تا تمام نشود، برای جاعل فایده ندارد عامل نمی تواند چیزی مطالبه كند، و همچنین است اگر جاعل مزد را برای تمام كردن عمل قرار بگذارد مثلا بگوید هر كس لباس مرا بدوزد ده تومان به او می دهم. ولی اگر مقصودش این باشد كه هر مقدار از عمل كه انجام گیرد برای آن مقدار مزد بدهد، جاعل باید مزد مقداری را كه انجام شده به عامل بدهد، اگر چه احتیاط این است كه به طور مصالحه یكدیگر را راضی نمایند.